
انسولین چیست؟
انسولین، هورمون پپتیدی حیاتی که به صورت طبیعی توسط سلولهای بتای جزایر لانگرهانس در غده پانکراس (لوزالمعده) تولید و به جریان خون ترشح میشود، نقشی محوری در تنظیم متابولیسم انرژی در بدن انسان ایفا میکند. این هورمون به عنوان کلید اصلی ورود گلوکز (قند خون) از جریان خون به داخل سلولهای بدن، به ویژه سلولهای عضلانی، کبدی و چربی عمل کرده و امکان استفاده از این قند را به عنوان منبع اصلی انرژی فراهم میآورد. در بسیاری از موارد، به خصوص در مدیریت بیماری دیابت، استفاده از انسولین به عنوان یک درمان جایگزین یا کمکی، امری ضروری و حیاتبخش است. این ضرورت به دو دلیل اصلی است: در دیابت نوع یک، سیستم ایمنی بدن به اشتباه به سلولهای بتای پانکراس حمله کرده و آنها را از بین میبرد، در نتیجه تولید انسولین در بدن به طور کامل یا تقریباً کامل متوقف میشود و فرد برای بقا نیازمند تزریق روزانه انسولین است. در مقابل، در دیابت نوع دو، که شکل شایعتر این بیماری است، بدن یا به مقدار کافی انسولین تولید نمیکند و یا سلولهای بدن به انسولین تولید شده مقاومت نشان میدهند و نمیتوانند از آن به خوبی و به صورت مؤثر استفاده نمایند. در این حالت نیز با پیشرفت بیماری، ممکن است نیاز به درمان با انسولین خارجی برای کنترل قند خون ضروری شود. امروزه با پیشرفتهای عظیم در حوزه داروسازی و بیوتکنولوژی، بیش از ۲۰ نوع مختلف انسولین در بازارهای جهانی مانند آمریکا فروخته میشود که هر یک ویژگیهای منحصر به فرد خود را دارند. تفاوت اصلی این انسولینها در نحوهی ساخت (انسولینهای انسانی نوترکیب یا آنالوگهای انسولین)، پروفایل فارماکوکینتیک آنها شامل سرعت شروع اثر، زمان رسیدن به اوج اثر و مدت زمان کلی اثربخشی در بدن، و همچنین قیمت آنها است. انتخاب نوع انسولین مناسب برای هر بیمار یک تصمیم کاملاً تخصصی است که توسط پزشک معالج بر اساس فاکتورهای متعددی همچون نوع دیابت، سبک زندگی، الگوی قند خون، سن و شرایط سلامتی کلی بیمار اتخاذ میشود تا بهترین کنترل ممکن بر قند خون حاصل شده و از عوارض کوتاهمدت و بلندمدت دیابت جلوگیری به عمل آید.
دربارهی انسولین: هورمون حیاتبخش و درمان دیابت
در حوزه درمان دیابت، به ویژه دیابت نوع دو، خط اول درمان اغلب شامل اصلاح سبک زندگی (رژیم غذایی و ورزش) و استفاده از داروهای خوراکی کاهنده قند خون است. این داروها با مکانیسمهای مختلفی مانند افزایش حساسیت سلولها به انسولین، افزایش ترشح انسولین از پانکراس یا کاهش جذب گلوکز از روده، به کنترل قند خون کمک میکنند. با این حال، مصرف انسولین تزریقی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو نیز در شرایط خاصی ضرورت پیدا میکند و این تصمیم به عوامل متعددی بستگی دارد. این شرایط شامل موارد زیر است:
- طول مدت ابتلا به دیابت: دیابت نوع دو یک بیماری پیشرونده است. با گذشت زمان، توانایی سلولهای بتای پانکراس برای تولید انسولین به تدریج کاهش مییابد. پس از سالها ابتلا، ممکن است تولید انسولین داخلی به قدری کم شود که داروهای خوراکی دیگر به تنهایی قادر به کنترل قند خون نباشند و شروع درمان با انسولین اجتنابناپذیر گردد.
- سطح قند خون: اگر سطح هموگلوبین A1c (شاخص میانگین قند خون سه ماهه) بیمار بسیار بالا باشد (مثلاً بالاتر از ۹ یا ۱۰ درصد) یا بیمار علائم شدید ناشی از قند خون بالا (مانند تشنگی شدید، تکرر ادرار و کاهش وزن) را تجربه کند، پزشک ممکن است از همان ابتدا درمان با انسولین را برای کنترل سریع و مؤثر قند خون آغاز کند.
- مصرف همزمان داروهای دیگر: در برخی موارد، بیمار ممکن است به حداکثر دوز قابل تحمل چندین داروی خوراکی پاسخ ندهد. در چنین شرایطی، افزودن انسولین به رژیم درمانی یک گام منطقی و ضروری برای رسیدن به اهداف کنترلی قند خون است.
- وضعیت سلامتی کلی شما: در شرایط خاصی مانند دوران بارداری، ابتلا به بیماریهای حاد و شدید، عفونتها، قبل و بعد از جراحیهای بزرگ، یا در صورت وجود نارسایی شدید کلیوی یا کبدی که مصرف برخی داروهای خوراکی را محدود میکند، استفاده از انسولین به عنوان ایمنترین و مؤثرترین روش کنترل قند خون ترجیح داده میشود.
یک استراتژی درمانی بسیار رایج، درمان ترکیبی است. از آنجایی که قرصهای خوراکی ضد دیابت اغلب با افزایش حساسیت بدن به انسولین یا تحریک ترشح باقیماندهی آن عمل میکنند، استفاده همزمان آنها با انسولین تزریقی میتواند یک اثر همافزایی (سینرژیک) ایجاد کند. در این روش، انسولین تزریقی نیاز پایهای بدن را تأمین میکند و قرصها به بدن کمک میکنند تا از این انسولین تزریقی و همچنین مقدار اندک انسولین داخلی به شکل بهینهتری استفاده نماید. هدف نهایی از این درمان ترکیبی، دستیابی به کنترل مطلوب قند خون با استفاده از کمترین دوز ممکن انسولین تزریقی و در نتیجه، کاهش خطر عوارضی مانند افزایش وزن و افت قند خون (هیپوگلیسمی) است.
خصوصیات فارماکوکینتیک انسولینها
برای درک تفاوت میان انواع مختلف انسولین و انتخاب صحیح آنها توسط تیم درمانی، آشنایی با سه مشخصه اصلی فارماکوکینتیک یا پروفایل عملکردی آنها ضروری است. این مشخصات تعیین میکنند که یک نوع انسولین خاص پس از تزریق زیرجلدی، چگونه در بدن عمل کرده و سطح قند خون را تحت تأثیر قرار میدهد. این سه خصوصیت کلیدی عبارتند از:
- آغاز اثر (Onset): این مشخصه به مدت زمانی اشاره دارد که طول میکشد تا مولکولهای انسولین پس از تزریق، از بافت زیرپوستی جذب جریان خون شده و تأثیر کاهنده خود بر سطح گلوکز خون را آغاز کنند. این زمان میتواند از چند دقیقه در انسولینهای بسیار سریعالاثر تا چند ساعت در انسولینهای طولانیاثر متغیر باشد. دانستن این زمان برای هماهنگ کردن زمان تزریق با وعدههای غذایی بسیار حیاتی است.
- حداکثر اثر (Peak): این پارامتر به زمانی اشاره دارد که در آن، غلظت انسولین در خون به بالاترین سطح خود رسیده و در نتیجه، انسولین تزریق شده به حداکثر قدرت و توانایی خود در کاهش قند خون دست یافته است. در این نقطه زمانی، خطر افت قند خون (هیپوگلیسمی) در بالاترین حد خود قرار دارد، بنابراین برنامهریزی برای مصرف میانوعدهها در این زمانها میتواند برای جلوگیری از این عارضه مهم باشد. برخی از انسولینهای آنالوگ جدیدتر طوری طراحی شدهاند که تقریباً بدون “پیک” مشخص عمل کنند تا خطر هیپوگلیسمی را کاهش دهند.
- طول اثر (Duration): این مشخصه به حداکثر بازه زمانی اشاره دارد که انسولین تزریق شده پس از ورود به بدن، به طور فعال در کاهش قند خون نقش دارد و اثرات متابولیک خود را حفظ میکند. این مدت زمان میتواند از حدود ۳ تا ۵ ساعت برای انسولینهای سریعالاثر تا ۲۴ ساعت یا حتی بیشتر برای انسولینهای طولانیاثر (پایهای) متغیر باشد. این ویژگی تعیین میکند که یک فرد به چند بار تزریق در طول روز نیاز خواهد داشت.
افزودنیهای موجود در فرمولاسیون انسولین
محلولهای انسولین که به صورت ویال یا قلمهای از پیش پر شده عرضه میشوند، صرفاً حاوی مولکول خالص انسولین نیستند. همهی گونههای انسولین تجاری دربردارندهی ترکیبات افزودنی مختلفی هستند که هر یک نقش مهمی در پایداری، ایمنی و عملکرد دارو ایفا میکنند. این افزودنیها به دقت انتخاب شدهاند تا محلول انسولین را برای استفاده بیمار مناسب سازند. یکی از مهمترین نقشهای این افزودنیها، حفظ pH محلول در یک محدوده فیزیولوژیک و پایدار است. پایداری pH برای حفظ ساختار سهبعدی و در نتیجه فعالیت بیولوژیک مولکول انسولین ضروری است. افزودنیهای دیگری مانند متاکرزول یا فنول به عنوان مواد نگهدارنده عمل کرده و از رشد باکتریها و سایر میکروارگانیسمها در ویال انسولین پس از اولین استفاده جلوگیری میکنند، که این امر برای ویالهای چند دوزی بسیار حیاتی است. علاوه بر این، در انسولینهای متوسطالاثر (مانند NPH) و طولانیاثر، مواد خاصی به فرمولاسیون اضافه میشود تا سرعت جذب انسولین از محل تزریق را کاهش داده و طول اثر آن را به شکل قابل توجهی افزایش دهند. به عنوان مثال، در انسولین NPH، از پروتامین (پروتئینی که از ماهی استخراج میشود) برای به تأخیر انداختن جذب استفاده میشود. در موارد بسیار نادر، برخی افراد ممکن است به این مواد افزودنی، به ویژه پروتامین، واکنشهای آلرژیک موضعی یا سیستمیک نشان دهند. این آلرژی میتواند به صورت قرمزی، خارش یا تورم در محل تزریق بروز کند. در چنین شرایطی، بیمار باید فوراً موضوع را به پزشک خود اطلاع دهد تا در صورت لزوم، نوع انسولین به فرمولاسیون دیگری که فاقد آن ماده افزودنی خاص است، تغییر یابد.
تاریخچه و تکامل: از انسولینهای حیوانی تا نوترکیب
برای دهههای متمادی پس از کشف تاریخی انسولین در دهه ۱۹۲۰، تنها منبع در دسترس برای درمان بیماران دیابتی، انسولین استخراج شده از پانکراس حیوانات، به طور مشخص خوک (Porcine insulin) و یا گاو (Bovine insulin) بود. این کشف انقلابی جان میلیونها نفر را نجات داد، اما انسولینهای حیوانی بینقص نبودند. ساختار آمینو اسیدی انسولین خوک تنها در یک نقطه و انسولین گاو در سه نقطه با انسولین انسانی تفاوت دارد. این تفاوتهای جزئی اما مهم، میتوانست باعث تحریک سیستم ایمنی در برخی بیماران شده و منجر به تولید آنتیبادی علیه انسولین حیوانی، واکنشهای آلرژیک، و تغییر در جذب و اثربخشی دارو شود. نقطه عطف بزرگ بعدی در تاریخ درمان دیابت، در دهه ۱۹۸۰ با ظهور تکنولوژی DNA نوترکیب رخ داد. دانشمندان توانستند ژن مسئول تولید انسولین انسانی را در باکتریهای بیضرری مانند اشرشیا کلی (E. coli) یا مخمر ساکارومایسس سرویزیه (Saccharomyces cerevisiae) وارد کنند. با این دستکاری ژنتیکی، این میکروارگانیسمها به کارخانههای زیستی کوچکی تبدیل شدند که قادر بودند مقادیر زیادی انسولین کاملاً یکسان با گونه انسانی (که به آن انسولین نوترکیب یا “Human” insulin میگویند) تولید کنند. امروزه، تقریباً همهی گونههای انسولین مصرفی در آمریکا، ایران و بسیاری از کشورهای دیگر جهان، از نوع صنعتی (نوترکیب) هستند که در محیطهای کنترلشده آزمایشگاهی توسط این میکروبها تولید میشوند. اگرچه ساخت انسولینهای صنعتی، یک تحول شگرف و یک پیشرفت عظیم در درمان بیماران دیابتی، به خصوص برای بیمارانی که به انسولینهای حیوانی آلرژی داشتند، محسوب میشود، اما جالب است بدانید که هنوز هم برخی از بیماران قدیمیتر که سالها با گونه حیوانی تحت درمان بودهاند، گزارش میدهند که با آن نوع انسولین بهتر کنترل میشدند و رضایت بیشتری از آن داشتند. این موضوع ممکن است به تفاوتهای فردی در فارماکوکینتیک دارو مربوط باشد. با وجود اینکه امروزه تولید و استفاده از گونه حیوانی انسولین در آمریکا تقریباً متوقف شده است، اما با این وجود سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) این اجازه را به بیماران داده است که در صورت نیاز پزشکی و با ارائه نسخه، برای استفادهی شخصی خود، این نوع انسولین را از کشورهایی که هنوز آن را تولید میکنند، وارد نمایند.
استراتژیهای درمانی با انسولین در انواع دیابت
رژیم درمانی با انسولین یک رویکرد کاملاً شخصیسازی شده است و هیچ نسخه واحدی برای همه بیماران وجود ندارد. با همکاری نزدیک با پزشک معالج، متخصص غدد یا مربی دیابت، میتوانید بهترین روش و برنامه تزریق را برای مدیریت بهینه انواع دیابت برای خود انتخاب کنید. این برنامه بر اساس نیازهای فردی، اهداف قند خون، و سبک زندگی شما تنظیم میشود.
دیابت نوع 1
از آنجایی که در دیابت نوع یک، تولید انسولین داخلی وجود ندارد، درمان نیازمند جایگزینی کامل فیزیولوژیک انسولین است. این به معنای تقلید از الگوی ترشح طبیعی انسولین در افراد سالم است: یک سطح پایدار و مداوم انسولین در طول شبانهروز (انسولین پایهای یا Basal) و ترشح یک دوز اضافی و سریع در زمان مصرف وعدههای غذایی (انسولین بولوس یا Bolus). درمان دیابت نوع یک، معمولاً با روزانه حداقل ۲ تزریق (اغلب انسولین مخلوط) آغاز میشود، اما رویکرد استاندارد طلایی و مدرن، رژیم تزریقات چندگانه روزانه (Multiple Daily Injections – MDI) است که ممکن است شامل ۳ یا ۴ تزریق (یا بیشتر) در روز باشد. در این رژیم، بیمار یک یا دو بار در روز انسولین طولانیاثر برای پوشش نیاز پایهای و قبل از هر وعده غذایی یک تزریق انسولین سریعالاثر برای پوشش کربوهیدرات مصرفی دریافت میکند. نوع و دوز انسولین مصرفی، به طور مداوم بر اساس نتایج پایش قند خون بیمار، میزان فعالیت بدنی و شمارش کربوهیدرات مصرفی تنظیم میشود. مطالعات گسترده و معتبری مانند DCCT (Diabetes Control and Complications Trial) به وضوح نشان داده است که کنترل شدید قند خون از طریق تزریق سه تا چهار بار در روز یا استفاده از پمپ انسولین، بهترین روش درمانی است و میتواند به طور چشمگیری از بروز عوارض بلندمدت ویرانگر دیابت بر روی چشمها (رتینوپاتی)، کلیهها (نفروپاتی)، اعصاب (نوروپاتی) و سیستم قلبی-عروقی جلوگیری کرده و یا شروع آنها را به تأخیر بیاندازد.
دیابت نوع 2
در مراحل اولیه دیابت نوع دو، اغلب درمان با داروهای خوراکی کفایت میکند. اما با پیشرفت بیماری، در بیشتر بیماران مبتلا به دیابت نوع ۲ که نیاز به انسولین پیدا میکنند، درمان با یک تزریق انسولین پایهای در روز، معمولاً همراه با ادامه مصرف داروهای خوراکی، آغاز میشود. این تزریق واحد که اغلب از نوع انسولین متوسطالاثر یا طولانیاثر است، پیش از شام یا هنگام خواب انجام میشود تا قند خون ناشتای صبح روز بعد را کنترل کند، در حالی که قرصهای خوراکی به کنترل قند خون در طول روز کمک میکنند. با این حال، در بسیاری از بیماران، با گذشت زمان، یک تزریق روزانه دیگر کافی نخواهد بود. زمانی که قرصهای ضد دیابت به تنهایی یا در ترکیب با یک تزریق انسولین پایهای دیگر تأثیرگذار نباشند و قند خون پس از وعدههای غذایی همچنان بالا بماند، بیمار مجبور است از ۲ تزریق انسولین در روز (معمولاً انسولین مخلوط قبل از صبحانه و شام) استفاده نماید. در مراحل پیشرفتهتر بیماری، ممکن است اینگونه بیماران برای دستیابی به کنترل مطلوب، به یک رژیم تزریقات چندگانه مشابه بیماران نوع یک، یعنی سه یا چهار تزریق در روز (یک انسولین پایهای و چندین انسولین بولوس) نیاز پیدا کنند.
اثرات کلی و چندگانه انسولین بر فیزیولوژی انسان
- کنترل جذب سلولی مواد مغذی: اصلیترین و شناختهشدهترین وظیفه انسولین، تسهیل ورود گلوکز از خون به داخل سلولهاست. این هورمون با اتصال به گیرندههای خود بر سطح سلولهای بافتهای عضلانی (Muscle Tissue) و چربی (Adipose Tissue)، باعث میشود ناقلهای گلوکز (به ویژه GLUT4) از داخل سلول به سطح غشا منتقل شده و مانند دروازههایی برای ورود گلوکز عمل کنند. علاوه بر گلوکز، انسولین جذب آمینواسیدها و پتاسیم را نیز توسط سلولها افزایش میدهد.
- افزایش فرآیندهای آنابولیک (سازنده): انسولین یک هورمون قویاً آنابولیک است، به این معنی که فرآیندهای ساخت و ذخیرهسازی را در بدن تقویت میکند. این هورمون با فعال کردن مسیرهای پیامرسانی درون سلولی، رونویسی DNA و ترجمه RNA را افزایش داده و در نتیجه منجر به افزایش سنتز پروتئین در عضلات و سایر بافتها میشود. به همین دلیل است که کمبود انسولین منجر به تحلیل عضلانی میشود.
- تغییر شکل دادن و تنظیم فعالیت بسیاری از آنزیمها: انسولین با افزودن یا برداشتن گروههای فسفات از آنزیمهای کلیدی در مسیرهای متابولیک (فرآیندی به نام فسفریلاسیون/دفسفریلاسیون)، فعالیت آنها را به سرعت تغییر میدهد. این مکانیسم به بدن اجازه میدهد تا بسته به وضعیت تغذیهای (حالت سیری یا گرسنگی)، به سرعت بین مسیرهای مصرف انرژی و ذخیره انرژی جابجا شود.
اثرات اختصاصی انسولین بر سلولهای مختلف
- افزایش سنتز گلیکوژن در کبد و عضله: انسولین به کبد و عضلات دستور میدهد تا گلوکز اضافی خون را جذب کرده و آن را به صورت گلیکوژن (شکل ذخیرهای گلوکز) انبار کنند. این فرآیند باعث کاهش سریع قند خون پس از یک وعده غذایی غنی از کربوهیدرات میشود. سطح پایین انسولین (مثلاً در حالت ناشتا) سیگنال معکوس را ارسال میکند و باعث میشود که کبد گلیکوژن ذخیره شده را تجزیه کرده (گلیکوژنولیز) و گلوکز را برای تأمین انرژی مغز و سایر ارگانها وارد سیستم گردش خون کند.
- افزایش تشکیل بافت چربی (لیپوژنز): انسولین یک هورمون کلیدی در فرآیند ذخیره چربی است. این هورمون سلولهای چربی (آدیپوسیتها) را مجبور به جذب لیپیدها و اسیدهای چرب از خون میکند. این لیپیدها سپس در داخل سلولهای چربی به مولکولهای بزرگتری به نام تری گلیسرید تبدیل و ذخیره میشوند. این یکی از دلایلی است که دوز بالای انسولین درمانی میتواند منجر به افزایش وزن شود.
- افزایش استری شدن اسیدهای چربی: انسولین این فرآیند را در بافت چربی تقویت میکند که طی آن اسیدهای چرب به گلیسرول متصل شده و تریگلیسرید را برای ذخیرهسازی تشکیل میدهند.
- کاهش پروتئولیز: انسولین با مهار تجزیه پروتئینها در عضلات، به حفظ توده عضلانی کمک میکند. این اثر ضد کاتابولیک (تخریبکننده) دارد.
- کاهش لیپولیز: انسولین به شدت آنزیم لیپاز حساس به هورمون را در سلولهای چربی مهار میکند. این آنزیم مسئول تجزیه تریگلیسریدهای ذخیره شده به اسیدهای چرب آزاد است. بنابراین، انسولین از آزادسازی چربی از ذخایر به داخل خون جلوگیری میکند.
- کاهش گلوکونئوژنز: این فرآیند به معنی تولید گلوکز از منابع غیرکربوهیدراتی (مانند آمینواسیدها و گلیسرول) در کبد است. انسولین با مهار آنزیمهای کلیدی این مسیر، تولید گلوکز توسط کبد را سرکوب میکند و از افزایش بیرویه قند خون در حالت ناشتا جلوگیری مینماید.
- افزایش جذب آمینو اسید توسط سلولها: انسولین ورود آمینواسیدها به داخل سلولهای عضلانی را تحریک کرده و ماده خام لازم برای سنتز پروتئین را فراهم میکند.
- افزایش جذب پتاسیم توسط سلولها: انسولین با فعال کردن پمپ سدیم-پتاسیم بر روی غشای سلولها، باعث ورود پتاسیم از خون به داخل سلولها میشود. این اثر در درمان اورژانسی هایپرکالمی (سطح بالای پتاسیم خون) استفاده میشود.
- افزایش ترشح HCL درون معده: انسولین میتواند به طور غیرمستقیم از طریق اثر بر عصب واگ، ترشح اسید کلریدریک (HCL) را در سلولهای جداری معده افزایش دهد.
دستهبندی انواع انسولین بر اساس سرعت و طول اثر
- انسولین سریعالاثر (Rapid-acting): این دسته شامل آنالوگهای انسولین مانند لیسپرو (Humalog)، آسپارت (NovoLog) و گلولیزین (Apidra) است. این انسولینها به گونهای مهندسی شدهاند که پس از تزریق به سرعت جذب شوند. آنها معمولاً در عرض ۵ تا ۱۵ دقیقه شروع به کار کرده، طی ۱ تا ۲ ساعت به اوج اثر خود میرسند و در مجموع تا ۴ الی ۵ ساعت در بدن فعال باقی میمانند. این نوع انسولین برای تزریق درست قبل یا حتی بلافاصله پس از غذا ایدهآل است تا افزایش قند خون ناشی از غذا را به سرعت کنترل کند.
- انسولین کوتاهاثر (Short-acting): نماینده اصلی این گروه، انسولین رگولار (Regular) یا “R” است که یک انسولین انسانی نوترکیب است. این انسولین در عرض ۳۰ تا ۶۰ دقیقه پس از تزریق وارد جریان خون میشود، در ۲ تا ۴ ساعت به اوج اثر خود میرسد و حدود ۵ تا ۸ ساعت کار میکند. به دلیل شروع اثر کندتر، باید حدود ۳۰ دقیقه قبل از غذا تزریق شود.
- انسولین متوسطالاثر (Intermediate-acting): نماینده اصلی این دسته، انسولین NPH یا “N” است. این انسولین با افزودن پروتامین، به صورت سوسپانسیون شیریرنگ درآمده و جذب کندتری دارد. در عرض ۱ تا ۴ ساعت به جریان خون شما راه پیدا میکند، در حدود ۴ تا ۱۰ ساعت به اوج اثر میرسد و میتواند تا ۱۸ ساعت مؤثر باشد. این انسولین اغلب برای پوشش قند خون بین وعدههای غذایی و در طول شب استفاده میشود.
- انسولین طولانیاثر (Long-acting): این دسته که به آنها انسولینهای پایهای یا “Basal” نیز گفته میشود، شامل آنالوگهایی مانند گلاژین (Lantus, Toujeo)، دتمیر (Levemir) و دگلودک (Tresiba) است. این انسولینها طوری طراحی شدهاند که به آرامی و به طور یکنواخت در طول یک دوره طولانی جذب شوند. آنها معمولاً در عرض چند ساعت شروع به کار میکنند و یک سطح نسبتاً ثابت و بدون “پیک” مشخص از انسولین را برای حدود ۲۴ ساعت یا حتی بیشتر (در مورد دگلودک) فراهم میکنند. این انسولینها نیاز پایهای بدن به انسولین را تقلید کرده و خطر افت قند خون شبانه را کاهش میدهند.



